کتاب تصادف شبانه

اثر پاتریک مودیانو از انتشارات نشر چشمه - مترجم: حسین سلیمانی نژاد-داستان معمایی

سال‌ها پیش، موقعی که دیگر داشتم پا به سن بلوغ می‌گذاشتم، دیروقت از میدان پیرامید می‌گذشتم تا ‌به کنکورد بروم که یک‌هو اتومبیلی از تاریکی بیرون آمد. اول خیال کردم از بغلم رد می‌شود. ولی بعد، درد شدیدی از قوزک پا تا زانویم احساس کردم. افتادم روی پیاده‌رو. ولی توانستم بلند شوم. اتومبیل از مسیرش خارج شده و با سروصدای خرد شدن شیشه‌ها، به یکی از تاق‌های هلالی میدان خورده بود. در ماشین باز شد و زنی تلوتلوخوران بیرون آمد. مردی که جلو‌ ورودی هتل، زیر تاق‌ها ایستاده بود، راهنمایی‌مان کرد توی سالن.


خرید کتاب تصادف شبانه
جستجوی کتاب تصادف شبانه در گودریدز

معرفی کتاب تصادف شبانه از نگاه کاربران
خوب بود و شاید بشه گفت از صفحه ی شصت به بعد عالی شد،سفر ادیسه وار رویایی در زمان رفت و برگشتی،حقیقتا متفاوت،در عین حال صمیمی و ساده بود.

مشاهده لینک اصلی
بعد از تصادفی که قهرمان داستان میکنه، درواقع ماشینی پیدا میشه و قهرمان داستان رو زیر می گیره، بلافاصله به بیمارستان منتقل میشه و البته در همین گیر و دار متوجه میشه که راننده یک زن هست، با چهره و لبخندی آشنا. بعد از بیهوشی برای مداوا، زمانی که به هوش میاد میبینه خبری از خانومه نیست و تصمیم میگیره از روی یکی دو سرنخ باقی مونده اون زن رو پیدا کنه و کشف کنه که چرا براش انقدر آشنا بوده.
کل کتاب حول محور تجسس برای پیدا کردن خانومه و البته گذشته ی قهرمان داستان اتفاق می افته.

اولین کتابی بود که از مودیانو می خوندم، و آرزو میکنم کاش با کار قوی تری شروع می کردم، البته نمی دونم مودیانو کدوم کتابش بهترین کتابشه.

تصادف شبانه هم، کتابی بود خوب، نه خیلی خوب و نه عالی، اما بد هم نبود. ارزش خوندن داشت و البته کتاب چند جمله عالی و بیاد ماندنی هم توی خودش داره.
اگه تا بحال از مودیانو نخوندید، توصیه می کنم با کتاب های قوی تری شروع کنید تا دیدتون نسبت بهش بد نشه.

مشاهده لینک اصلی
@ در خیابان ها در شب، من این تصور را داشتم که زندگی دیگر، یک فریبنده تر و یا به سادگی، زندگی دیگری را در خواب می بینم. @ Paris Nocturne یک رمان جذاب برای یک مرد جوان است که منحصرا مستعد رویاها است (rêves ) از گذشته از جمله مقالات باز، که در آن Modianos راوی نامعلوم حافظه خود را در یک حادثه ماشین از دست می دهد، به نتیجه گیری آن (@ من فکر می کنم چیزی است که شما از من پنهان @)، یک کاملا مطمئن نیست، و یکی نمی کند کاملا ذهن، اگر چه اتفاق می افتد به شخصیت Modianos به عنوان او در خیابان های پاریس در شب به دنبال راننده فیت دریایی سبز سرگردان خیابان های پاریس است، واقعی و یا فقط یک سری از خاطرات تقسیم شده در سر خود است. مودیانو توانایی خواندنش را با نوشتن خود دارد و این رمان بدون استثناست.

مشاهده لینک اصلی
مادیانو فضای ناخوشایندی ایجاد کرده است که به پایان رمانها ادامه می دهد. واقعی است؟ حافظه چیست؟ حافظه واقعی چیست؟ این به خاطر تارشدگی مداوم گذشته و حال، یادآوری با چیزی که ممکن است واقعیت باشد، برای من آسان نیست. مادیانو متخصص در سازگاری با این شخصیت تا حدودی شکنجه شده، یک مرد جوان و با گفتن داستان است. نگرانی های او مربوط به عدم توانایی در اعتماد به حافظه، معضلات اخلاقی است که در زندگی ما اتفاق می افتد و ما چگونه با آنها برخورد می کنیم - یا نه. همانند هر کتابی که در ترجمه بخواند، خواننده تعجب می کند که آیا چیزی در تغییر به زبان دیگر از دست رفته است یا نه. پس از خواندن دیگر کارهای Modianos، من فکر نمیکنم که موضوع ترجمه باشد، بلکه من فکر میکنم که این کتاب به سادگی چندین نشانه مشخص برای من دارد. اما فضای زیادی دارد. بله ظاهرا یک تصادف ماشین است که کل فرایند را منجر می شود و بله، مودیانو این داستان را به شیوه ی اتمسفری نزدیک می کند که فوق العاده سازگار است. اما برای من فضای بیش از حد و داستان بسیار کمتری وجود دارد که باید در آن نگه داشته شود. من مطمئن هستم که بسیاری دیگر احساس متفاوت خواهند کرد. من بسیار علاقه مند به دیگران می کنم فکر می کنم آنها باید پاریس Nocturne را بخوانند. نسخه ای از این کتاب توسط ناشر از طریق NetGalley در مقابل یک بررسی صادقانه ارائه شده است.

مشاهده لینک اصلی
هر بار که یک کتاب مودیو را بخوانم، کلمات او تأثیری دارند که به طور موقت باعث می شود که احساس کنم که من یکی از کاراکترهایم هستم. بدون معنی، من متوجه می شوم که پنجره ها را تماشا می کنم، تقریبا دائما در حال گریه کردن است و در شب به تنهایی خیابان های شلوغ را می گذرانم. من احساس می کنم احساس خودم را در سر خودم گذاشته ام و به نتیجه گیری غیرممکن است. پاریس نوسترین، با وجود اینکه یکی دیگر از در خط طولانی از ennui سنگین، رمان های تقریبا کلیشه ای فرانسه، استثنا نیست. آن را با سیگارهای نیمه دودی، ارتباطات از دست رفته و هنرمندان بدون رسانه پر کرده، اما نمی توانم آن را بخوانم و چیزی در مورد آن بسیار خیره کننده پیدا نکنم. این شخص واقعا بهانه ای برای نوشتن این مطلب ندارد. اگر خالصانه و آسان باشد، اگر آن را غنی از لحاظ جسمی و بنابراین بلافاصله قابل تشخیص باشد به عنوان چیزی عمیقا درست است. صدای این رمان به طرز ماهرانه و بی صدا نوشته شده است که من اغلب مجبور بودم یک لحظه فقط به تحسین نیروی کامل پنهان در اصطلاح Modianos. تصاویری خاص خود را در ذهن انسانهای نامعلوم، مانند مکاساس اسپلیت و سگ سیاه و سفید، دوباره و دوباره فقط به آرامی به پس زمینه محو می گردند. راوی آنها را متوجه می کند، به طور خلاصه اهمیت آنها را در نظر می گیرد، و سپس از دیدن اهمیت آنها رد می کند. مسئله قابلیت اطمینان باید هنگام صحبت در مورد او مطرح شود. او به طور اتفاقی به همه چیز اطرافش کور است پدرش او را برای هیچ چیز دستگیر کرده است، اما او هنوز هم مرد را احترام می کند. ژاکلین سعی می کند او را بپردازد و او را نادیده بگیرد، اما هنوز هم در قدرت او را می گیرد. و او برای فریبندگی Bouvià © res باقی می ماند، و تقریبا به شدت به دنبال او می افتد. پاریس نوسترین به روش های مختلفی به عنوان یک روایت شناخته شده است. چه چیزی به نظر می رسد ارزشمند و مرموز او به نظر می رسد مشترک و ناچیز است. به نظر می رسد که Modiano به این فساد اعتبار می دهد تا خوانندگانش را خیره کند. در ابتدا، من خودم را با انتهای جایی که (نمایش اسپویلر) را دیدم تشخیص دادم [ژاکلین به نظر می رسد فقط یک وزیر متوسط ​​است و سولیور به طور متوسط ​​بازرگان (پنهان کردن اسپویلر)] است. اما مادامیکه دیگر با من نشست، هوشمندانه فکر می کرد مدیاگو است. من با تجدید نظر رمز و راز جذاب شدم و در نتیجه یک آینه به نقاط ضعف من گذاشتم. من فکر می کنم همه آنها ژاکلین Beausergent خود را تعقیب کرده اند. من می دانم که من هستم زمانیکه روشن می شود که چه چیزی سبب می شود کسی به ظاهر شوم و غیرانسانی باشد، تنها راه خود برای فهمیدن جهان است. این کتاب به من یادآوری کرد که تا چه حد ناامید کننده است و هنوز اطمینان حاصل کرده است که می توان آن را درک کرد که تعداد بسیار کمی از مردم به ضرر دیگران آسیب می رسانند. بنابراین من این را 4/5 می دهم و تصدیق می کنم که احتمالا ستاره پنجم را داشته باشد اولین مدیانو من بودم خوب است، اما تقریبا بر روی سطح دورا برودر و یا حتی گل های خراب نیست.

مشاهده لینک اصلی
پاریس نوسترین یکی از منتقدان نوبل پاتریک مدیانا است که بعدا «تازه» (واقعا داستان) است. من نمی دانم در مورد مدیانو، اما از آنچه که من می دانم این رمان (و برخی از دیگران او) دارای عنصر اتو بیوگرافی قوی است. این رمان، در اولین شخص گفت، با یک مرد جوان (21) نامشروع که توسط یک اتومبیل در پاریس زده شده است، باز می شود. او برخی از صدمات، هر چند نه تهدید کننده زندگی است. اما به نظر می رسد که حافظه اش تحت تاثیر قرار گرفته است. اما این شرایطی بود که پیش از حادثه وجود داشت. آیا این احتمالا یک اقدام انتحاری بود؟ همانطور که در یک رویا، او و زن جوان که رانندگی ماشین را داشت (او نیز زخمی شده) به بیمارستان منتقل می شود. آنها توسط یک مرد بزرگ و قابل تحسین همراه هستند که به نظر می رسد مراقبت از تمام جزئیات مربوط به حادثه را داشته باشد. در ابتدا راوی می گوید که مرد یک پلیس است. بعدها او می فهمد که آیا او یک گانگستر است یا خیر، که ممکن است پدر او مشخص باشد. همه اینها در یک بازنگری رویایی نشان داده می شود، به عنوان راوی بی نام دیگر رویدادهای دیگر را یادآوری می کند، افراد دیگری که ممکن است یا نباشند افرادی که در معرض آن قرار دارند در حال حاضر، و مهمتر از دیگر نسخه های پاریس از گذشته، حال و آینده راوی. همسایگی ها، کافه ها، ساختمان ها، می آیند و با حافظه می یابند، در عین حال آنها حضور خود را که بین ارواح و بتن سوسو می کنند، حفظ می کنند. اگرچه این داستان با حساب کاربری جوان در مورد تصادف باز می شود، شما به زودی متوجه خواهید شد که داستان داستان از یک مرد مسن تر است، یک مرد در 50 سالگی، مردی که هنوز در تلاش است تا خود را درک کند، نیازش را برای یک جغرافیای بیرونی برای انطباق فقدان یک درونی خود. بدیهی است که در اواخر کتاب، به عنوان راوی مطالعه نقشه زن جوان است (او از زمان حادثه او را جستجو کرده است)، یک پدیده الزاما ناقص برای رمان و یک زندگی وجود دارد: من نمی توانم من چشم هایم را از همه دهکده ها، جنگل ها و دریاچه های کوچک پاک می کنم. من می خواستم با چشم انداز ادغام شود. در حال حاضر، در آن زمان، من متقاعد شدم که یک مرد بدون چشم انداز به طور کامل کاهش یافته است. نوع نامعتبر است. این چیزهای ظریف است، نوعی که در یک بررسی کوتاه توصیف می شود. اگر شما مانند پاریس، فلاش های موج جدید فرانسوی و مه، شما ممکن است مدیاگو را دوست داشته باشید. نوشتن روی سطح بسیار ساده است، اما این یک طلسم غریزی است که من را ترک کرد و خواستار خواندن بیشتر این نویسنده شد.

مشاهده لینک اصلی
کاملا تجربه سورئال در خواندن این رمان است. یک تصادف اتومبیل در یک خیابان پاریس، شما را به دنیای رؤیاها می اندازد که خاطرات تلخ و غم انگیز است که ممکن است یا ناپایدار باشد. فضای رویا و فداکاری است. من پیش از این خواننده ی این کتاب را خوانده ام اما کاملا از این لذت بردم. تنظیمات دوست داشتنی، پاریس تیره تر ترسناک تر است.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب تصادف شبانه


 کتاب ملکه‌ی سرخ
 کتاب ماجرای بازنده‌ی خوش شانس
 کتاب قاتل آن سوی میز (جلد اول)
 کتاب کوئیک و فلوک 4
 کتاب اهریمن جزیره‌ی متروک
 کتاب His & Hers