کتاب آدمکش کور

اثر مارگارت آتوود از انتشارات ققنوس - مترجم: شهین آسایش-داستان معمایی

پا به‌ پای‌ سرنوشت‌ خانواده‌ای‌ که‌ جنگ‌ مستقیم‌ و غیرمستقیم‌ بر بادش‌ می‌دهد، مردی‌ ناشناس‌ برای‌ زنی‌ ناشناس‌ به‌ روایت‌ داستانی‌ سوررئالیستی‌ نشسته‌ است‌. هر دو داستان‌ در بزنگاهی‌ باهم‌ ترکیب‌ می‌شوند و «آدمکش‌ کور» را پدید می‌آورند؛ داستان‌ کشندگانی‌ که‌ همان‌ قدر هولناکند که‌ دوست‌داشتنی‌ و همان‌قدر ظالمند که‌ مظلوم‌. مارگارت‌ اتوود، از مشهورترین‌ نویسندگان‌ کانادایی‌ است‌ و آثارش‌ به‌ زبان‌های‌ متعددی‌ ترجمه‌ شده‌ است‌. «آدمکش‌ کور» در سال‌ 2000 جایزة‌ بوکر را نصیب‌ این نویسنده کرد.‌


خرید کتاب آدمکش کور
جستجوی کتاب آدمکش کور در گودریدز

معرفی کتاب آدمکش کور از نگاه کاربران
من هیچ نظری ندارم که چه مدت زمان زیادی طول کشید تا این جواهر را بخوانم. باید سالها پیش این کار را انجام دهد. این کاملا درخشان است من قبول میکنم که در 200 صفحه اول یا بیشتر شک و تردید داشتم. در حقیقت شروع به احساس گرسنگی شد، اما به دلیل اینکه همه چیز به سرعت در حال چرخش است، ادامه دارد. سرنخ ها آشکار می شوند رویدادها شروع به حساس شدن می کنند و شروع به دیدن نابغه آتوود می کنند. این یک برنده ارزشمند جایزه Booker است و من خیلی خوشحالم که بالاخره آن را خواندم.

مشاهده لینک اصلی
â € œThe تنها راه شما می توانید حقیقت را بنویسید فرض کنید که آنچه که شما تنظیم می کنید هرگز خوانده نمی شود. نه توسط شخص دیگری، و نه حتی توسط خود در برخی از تاریخ بعد. در غیر این صورت، خودتان را تحسین می کنید. شما باید نوشتار را مانند انگشتی طولانی از جوهر از انگشت اشاره دست راست خود ظاهر کنید. شما باید دست چپ خود را پاک کنید. همانطور که وعده داده شده یک بررسی کامل هیجان انگیز خواندن، Atwood نشان می دهد exuberance و اعتماد به نفس در سراسر 600 صفحه و فک من همیشه آجار چپ بود. بافت غنی طرح \u0026 amp؛ نوشتن با توجه به پیچیدگی شخصیت ها به خوبی ترکیب شده است و جای تعجب نیست که او 2000 مرد بوکر را با فضل فریب داده است. من می ترسم که این یکی دیگر از بررسی های مبهم خواهد بود و من نمی توانم صبر کنم تا از این کتاب لذت ببرم. â € œFarewells می تواند خراب، اما بازده مطمئنا بدتر است. گوشت جامد هرگز نمی تواند با سایه روشن که توسط غیبتش اجرا می شود زندگی کند. زمان و فاصله لبه ها را تمیز می کند؛ سپس ناگهان عزیزان وارد شده اند و ظهر آن با نور بی رحم و هر نقطه و منفذ و چروک و مچ پا روشن است. \"این یک قطعه ضخیم است که بیش از نسل گفت از 3 دیدگاه و من آن را تمام خوردم. پس از خواندن Atwoods داستان دستیاران (نقد و بررسی) در سال گذشته من توسط نوشتن فرمانده او، اعتماد به نفس و فمینیستی زیر پا گذاشته شد، هر چند که من با این کتاب ارتباط برقرار نیست، آن را هنوز به من haunts ... بنابراین بلند کردن این یکی من بود 100 مطمئن هستم که من این نوشتار را تحسین می کنم و پسر من راست بود. این زیبا، قابل توجه بود، حماسی است که من نمی توانم عشقم را برای آن درک کنم. کتاب هایی مانند این دلایل جنجالی نیست که با نوشتن مقابله نکنم؛ زیرا او مالک آن است. تم ها تا به حال به ارائه و مربوطه به همراه 50 ساله راوی POV بسیار قوی بود که من هنوز هم می توانید شنیدن صدای خود را چند هفته پس از اتمام کتاب. â € œWhen شما جوان، شما فکر می کنید همه چیز شما یک بار است. شما از حالا به حال حرکت می کنید، وقت خود را در دستان خود می گذارید، آن را دور بریزید. شما ماشین خود را به سرعت. شما فکر می کنید که می توانید چیزها را از بین ببرید، و مردم نیز آنها را عقب نگه دارند. شما هنوز هم در مورد عادت آنها، از بازگشت می دانم. زمان در رویاها یخ زده است. شما هرگز نمی توانید دور از جایی که هستی داشته باش. »داستان حماسی نسلی به جزئیات پیچیده ای رسید که خواننده احساس می کند که در طول تاریخ سفر کرده اند، داستان داستان ساختار یافته، دیدگاه تازه ای در مورد ژانر و روابط بین شخصیت ها به شیوه ای عجیب و غریب بود، آن را بسیار معتبر می دانستند، زیرا آنها با جنگ، مرگ، افسردگی و خیلی چیزها مقابله می کردند. این قطعا همان کتابهایی است که من همیشه به آن بازگردانم، نوشتن Atwoods برای همیشه از من خسته خواهد شد و من قطعا قصد دارم با برخی از یا نه همه کتابهایش مقابله کنم. من به شدت توصیه می کنم یکی از کتاب های خود را انتخاب کنید او به سرعت تبدیل شدن به مورد علاقه:) چه کتاب های دیگر اتوود شما توصیه می کنید؟

مشاهده لینک اصلی
من قطعا قصد ندارم بخش بزرگی از تابستان ام را از طریق \"کشتن آدمکش\" صرف کنم. من واقعا نمیتوانم انگشت خودم را بفهمم چرا این کار را به من آموخت. نوشتن جالب و درخشان بود، اما داستان خودش فقط من را تحریک نکرد. داستان دو خواهر که در دهه 1900 در تورنتو رشد می کند، وجود دارد. مادر آنها در سن نوجوانی میمیرد و داستان پدرش است که در تلاش است تا با کمک خانهداران عاقلش، آنها را کمک کند، شکستهای تجاری او، جنگهای جهانی، و خواهران بزرگتر، ازدواج را ترتیب دادند؛ و همچنین مجموعه ای از حوادث که منجر به خودکشی های خواهر جوانتر در سن 25 سالگی می شود. در این داستان داستان در داستان ... دو دوست داشتنی به طور مخفیانه ملاقات می کند. او داستان های علمی تخیلی خود را می چرخاند ... یکی از آن ها تحت عنوان The Assassin Blind نام دارد. تا پایان، هویت های واقعی دوستداران، نویسندگان داستان، و انواع مسائل مربوط به پدر و مادر و اسرار خانوادگی را پیدا نمی کنیم. طبیعت حماسی این کتاب بلندپروازانه است و نویسنده آن را می بیند. هیچ سنگی غیرقابل انفجاری است، زیرا وحیات طرح به نفع است. چیزی که غیر معمول در مورد شخصیت اصلی، خواهر بزرگتر، زنبق و سوسن است، کمبود عاطفی در مورد عناصر غم انگیز داستان است. به نظر می رسد حتی نمی توان گفت که او دچار رنج و عذاب خواهی شده است، همانطور که خودش خودش قربانی بوده است. من آرزو می کنم که یک مارگارت اتوود را برای اولین بار انتخاب کنم. من فکر می کنم دوست دارم یکی دیگر را بهتر. من خوشحالم که از طریق این من از بعضی از آرزوهای فلسفی و تن صحیح کتاب لذت می برم، اما احساس می کنم که قبلا داستان را فراموش کرده ام. شاید من فقط چیزی را از دست دادم، زیرا به وضوح یک کلاسیک مدرن است.

مشاهده لینک اصلی
من فکر نمیکنم که تعداد زیادی از فیس لیف را بخوانم، من فقط برای آن فکر نمیکنم. مارگارت اتوود استثنایی نادر است، زیرا او اغلب به محله علمی تخیلی من میرود و به طور کلی یک کار پر زرق و برق از آن را انجام میدهد، بنابراین من میخواستم که او را مجذوب خود کنم که من تصور میکنم شبیه یک روز کاری برای اوست. من انتخاب The Assassin Blind را انتخاب کردم چون جایزه معتبر Man Booker (جایزه Man! Booker!) را برای سال 2000 به دست آوردم، بنابراین فکر کردم که این کار را می کنم (نه اینکه هرگز از برندگان قبلی خواند). Blind Assassin اساسا مربوط به Iris Chase و خواهرش لورا است. مادر آنها زمانی که هنوز بچه بودند، درگذشت، آنها عمدتا توسط رینی / نیویورک خود مراقبت می کردند، پدرش صنعتی آنها در بخش پدر و مادر کاملا بی فایده بود. پس از جنگ جهانی دوم، کسب و کار پدر ناکام ماند و ایریس مجبور شد ازدواج یک تاجر کاملا ناخوشایند و غیرقابل اعتماد اما غنی به نام ریچارد گریفن. چیزهایی از بد به شکل گلابی به طور کامل برای وحشی فقیر و sis sis او می روند. من از خانم اتوود (و سسیلی) عذرخواهی می کنم، اگر خلاصه ای از خلاصه ای که در بالا ارائه می دهد، این کتاب به نظر می رسد یک بار وحشتناک است. دشوار است که همگام سازی شود، زیرا به نظر می رسد که خیلی چاق است و هنگامی که شما با شخصیت آشنا هستید، هر کاری که انجام می دهید، از اهمیت خاصی برخوردار است، حتی فعالیت های عجیب و غریب مانند رفتن به فروشگاه نان یا توالت. با این گفتن، هیچ یک از شخصیت ها به خصوص دوست داشتنی نیست. این یک clichà © در GR کتاب بازبینی برای بازرس به شکایت که هیچ یک از شخصیت های دوست داشتنی نیست، اما در این مورد، من شکایت نیست، آنها لازم نیست که دوست داشتنی اگر آنها جالب است. همه کاراکترها به شکل واضح کشیده شده اند، برخی حتی غریب هستند، و جذاب هستند تا ببینند که چه چیزی به دست می آورند. من حتی \"بیت های علمی تخیلی\" را نیز ذکر نکرده ام. آنها بخشی از یک داستان وحشیانه و رواج یافته ای است که توسط یک عاشق مخفی ناخوشایند ساخته شده است که خود شخصیت داستانی در «واقعیت» رمان است. من عاشق فیلم های علمی تخیلی هستم، اما باید بیت های علمی تخیلی را بپذیرم (حتی فصل های کلیدی هم نیست) در این کتاب برای من هیچ کاری انجام نداده اند، Oryx و Crake آنها، و آنها به نظر می رسند که از بین می روند به سمت پایان کتاب. فیلم علمی تخیلی نیست و در مرکز کتاب قرار دارد، در یک مولتی ویتامین مانند Centrum این ویتامین E یا چیزی است. با این حال، اگر آنها را بخوانید به عنوان تمثیلی برای جنبه های زندگی آریز و لورا، آنها بسیار ارزشمند هستند. ساختار The Assassin Blind Assassin کاملا پیچیده است (بدون اینکه گیج کننده باشد)، در این صورت کتاب به صورت غیر خطی در اطراف چند خط : - داستان روح مدرن آریس چیس. - روایت داستان افسانه ای Christa - رمان داستانی در رمان (که باعث می شود آن را دوبار فریب) در مورد یک زن و شوهر از عاشقان مخفی بی نام، نوشته شده توسط لورا چیس. داستان داستانی علمی در داستان فوق (به معنای آن سه گانه داستانی است)، نوشته شده و یا روایت شده توسط عاشق مخفیانه .- مقاله های روزنامه، برای دادن دیدگاه های جداگانه و کلیدی از وقایع خاصی در کتاب من فکر می کنم. به طور طبیعی من صبر بسیار کمی برای دستگاه ادبی گفتگوها بدون علامت نقل قول دارم، من خیلی ناراحت هستم، من می خواهم همه آنها را به مداد رسانده باشم. اما خانم اتوود به نحوی کار خود را انجام می دهد. برای واضح بودن، علامت نقل قول های نامرئی تنها در \"جدید\" در رمان ها رخ می دهد، احتمالا آنها را کمتر واقعی از بقیه کتاب ارائه دهد. اگر خبری از ایرسا و اکسپرسیونیسم عارفانه و سخنان فوق العاده دشوار نبود، کتاب کاملا افسرده خواهد بود. در نهایت، چیزهایی مثل این بود که او را به من تحمیل می کرد: \"فرانسوی ها متفکران غم و اندوه هستند، همه آنها را می شناسند. به همین دلیل است که آنها باید بیتس داشته باشند. \"من به سختی به شما یادآوری می کنم که من سرپرست قانونی او هستم.\" \"اگر به سختی به من یادآوری کنید، پس چرا به من یادآوری می کنید؟\" در معرض خطر تناقض با خودم پایان کتاب من بسیار علاقه مند به بانوی قدیمی biddy.OK، من قصد دارم به بررسی این بررسی ناسازگار در حال حاضر. اگر میخواهید یک بررسی هوشمندانه و متفکرانه از کتاب خود بخوانید، از Cecilyâ € ™ s.TL؛ DR: آره، واقعا خوب است. بخوانش! یادآور میشوم که چیزی فوقالعاده کمرنگ است. ___________________________ یادداشت به لطف مادربزرگ لی برای اصلاح دستور زبان من، عمدتا با استفاده از کاما پراکنده در تمام نقاط، که پروس استودیو چیز زیبایی نیست، نباید به عنوان یک تعجب برای هر کسی که پیش از آن او را خوانده ام. قاتل کور، مانند همه کتابهایش، به شدت قابل تقسیم است، اما با نگاهی به صفحه نقل قول گرما برای این کتاب، همه آنها لوریک و گلها هستند. به عنوان اثبات دیگر کمبود پیچیدگی، من ترجیح می دهم این موارد خنده دار مانند آئروبیک مانند این باشد: \"سر من، مانند یک کیسه پالپ احساس می شود. هنوز هم در شب ژاکتم، از بعضی از خستگی ها خیس شدم، مثل چشمه های کنار زد، من خودم را از تخت خوابم بیرون آوردم، و سپس خودم را از طریق مراسم عروسی معمولی اجبار کردم - مراسم هایی که ما انجام می دهیم تا خودمان را آرام و قابل قبول ببینیم دیگران. \"لباس های من را به کمک آورد. من بدون تردید نیستم. \"جنگ هنوز هم مشتاق است. چیزی که برای جنگ گفته می شود، خشمگین شدن است؛ هنوز هم، برای همه که من می دانم. اما در این صفحه، یک صفحه تازه و تمیز، من به پایان جنگ پایان خواهم داد - من تنها، عاقلانه ...

مشاهده لینک اصلی
در نهایت من معتقد هستم اما معتقدم که اتوود کتابهای بسیار خوبی را نوشته است. زن سالخورده زندگی خود را به یاد می آورد. داستان فلاش بین داستان های علمی تخیلی کنونی، گذشته و پالپ است. او به یاد می آورد: عاشق او، نویسنده هک نویسنده علم تخیلی خمیر و رادیکال سیاسی است. شوهرش، یک صنعتگر با سلیقه و عادت های متضاد جنسی است. خواهر او، هنری، اما نامشخص است. خواهرزاده او، یک داماد بزرگ است و آماده دفاع از شهرت او است. پدرش، جانباز جنگ جهانی اول، کارآفرین، روحیه ناراحت کننده و خودکشی را ناکام گذاشت، عاشقش هنرمند. کتاب اسرارآمیز که جامعه را تسخیر کرده و طرفداران امروز را به دست آورده است، ظاهرا خواهرش نوشت. زندگی آنها در هم آمیخته است. جو از آزاد به ستمگر منتقل می شود. خواننده احساس می کند برخی قطعات قطعه به جای و جستجو برای دیگران است. همه اینها به خوبی انجام می شود، یک احساس ناراحتی و عدم اطمینان را تجربه می کند و در لحظات مناسب می گوید که خودش را به خود اختصاص می دهد، اما چیزی از احساس نقاشی با نقاشی روی آن، نمادین در ابتدا مبهم و سپس در یک ضربان قلب، سنگین دست و آشکار است. در مرکز داستان من یادآور خطوط از شاه لیر نیم فراموش شده از مدرسه: روباه و لباسهای خز را پنهان همه. ورقه ای با طلا گناه می کند، و لکنت قوی از عدالت بی روح می شکند. من در این کتاب احساس خشم و عصبانیت می کنم، همدردی خاصی نسبت به آن دارم، خیلی سخت کار می کند، مهارت و هوشمندانه است، اما هرچه بیشتر ادامه پیدا کند، بیشتر به من یادآوری می کند که اتوود در سایر نقاط من را تحت تاثیر قرار داده است. من از طرف مرکز بالای قلدری دوران کودکی در چشم گربه ها خشمگین شده ام، از طریق تلاش برای فهمیدن جرم در آلیاش گریس، بسیار هیجان زده هستم. این برای من فقط عجیب نیست، شاید از ساختار بیش از حد آشکار است که یک سقوط قطار وجود خواهد داشت و به عنوان یک چشمانداز نزدیکتر به آن نزدیک می شود، میزان تلفات و آسیب های پایدار بازماندگان بیش از حد قابل پیش بینی است؟

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب آدمکش کور


 کتاب The Devil in the White City
 کتاب قتل از دید چند راوی
 کتاب elena knows
 کتاب شبکه ی جهانی جاسوسان 4
 کتاب انبار زغال سنگ
 کتاب هتل انتهای جاده