کتاب زنی در کابین ۱۰

اثر روث ور از انتشارات نشر نون - مترجم: زهرا هدایتی-داستان معمایی

Lo Blacklock، یک روزنامه نگار که برای مجله مسافرت می نویسد، فقط یک دوره طولانی دارد: یک هفته در یک کروز لوکس با تعداد انگشت شماری از کابین. آسمان روشن است، آب های آرام و روکش، مهمانان را به عنوان کشتی کروز منحصر به فرد، Aurora انتخاب کنید، سفر خود را در منظره دریای شمال آغاز می کند. در ابتدا، به نظر می رسد چیزی جز دلپذیر بودن نیست: کابین ها پشمالو هستند، مهمانی های شام درخشان هستند و مهمانان زیبا هستند. اما همانطور که هفته به طول می انجامد، بادهای سرسبز عرشه را شلاق می زنند، آسمان خاکستری سقوط می کند و شاهد چیزی است که او تنها می تواند به عنوان یک کابوس تاریک و وحشتناک توصیف کند: زنانی که به بیرون پرتاب می شوند. مشکل؟ همه مسافران به حساب می آیند و بنابراین، کشتی به عنوان اگر هیچ چیز اتفاق افتاده است، به رغم لس تلاش های ناامید برای انتقال چیزی (یا کسی) به وحشتناکی، وحشتناکی اشتباه است.


خرید کتاب زنی در کابین ۱۰
جستجوی کتاب زنی در کابین ۱۰ در گودریدز

معرفی کتاب زنی در کابین ۱۰ از نگاه کاربران
4 ستاره! یک کتاب شدید و تعطیل - من واقعا از این لذت بردم! نویسنده Ruth Ware یک کار فوق العاده برای ایجاد یک فضای بسیار پر جنب و جوش است - من احساس کردم که من یک مسافر در کشتی کروز بودم که در حال مشاهده داستان بودم. من تا به حال به سختی قرار دادن این کتاب را به عنوان تعلیق شروع ساختمان از فصل اول و متوقف تا آخرین صفحه کتاب. و من فقط آن را دوست داشتم که در نهایت، در ابتدا مطمئن نبودم که چگونه شخصیت اصلی را احساس کردم، به عنوان مثال، او به نظر می رسد مخفی و ذهنی ناپایدار است. با این حال، پس از چند فصل، او واقعا بر من رشد کرد. من حتی سوء ظن خود را در طول سفر خود را بر روی کشتی شک و تردید، من فکر می کردم او ممکن است فریبکارانه باشد، اما من هنوز احساس همدردی برای او. من متوجه شدم که بارها در تلاش برای پیگیری شخصیت های ثانویه در کشتی کروز هستم. این بیش از حد گیج کننده نیست، اما کمی از تجربه خواندن من دور است که یکی از دلایل 4 به جای 5 ستاره است. یکی دیگر از مسائل کوچک من این بود که این واقعیت را قبول می کرد که کسی در یک کشتی کشتی کج همسایه می کوبید تا درخواست کند تا از یک غریبه رد شود (که یک نقطه محوری در طرح است). آیا مردم واقعا این کار را انجام می دهند؟ شاید من یک زنبور عسل هستم، اما متوجه شدم که عجیب و غریب است. وقتی که من می توانستم قبول کنم و از آن گذشته عبور کنم، بقیه داستان برای من کار می کرد. در کل، این یک رمز و راز بسیار اعتیاد آور بود که من قطعا توصیه می کردم. من منتظر خواندن بیشتر از این نویسنده هستم!

مشاهده لینک اصلی
بدی\nدلم برایت تنگ شده است که نویسنده از توصیفهای وحشتناک بسیاری از وزن و بیماری استفاده کرده است. این دقیقا ننگ نیست، اما زبان برای خنثی کردن افرادی که چربی، بسیار نازک و یا ضعیف هستند، به کار می رود. یک شخصیت به عنوان جواهراتwearing وزن بیش از آنچه که او انجام داد، توصیف می شود @ (ص 58) و به طور مداوم از همه او یادآوری می شود توصیف شخصیت های چربی به عنوان @ اندازه جلبک دریایی @ (ص 58، 178) اتفاق می افتد بیش از یک بار. اغلب یادآوری می شود که چگونه یک شخصیت اضافه وزن به تنهایی در کوچکترین جنبش فیزیکی می افتد. - بیش از حد تأکید شده است که چگونه شخصیت با سرطان به دنبال بیماری مکرر است. گفته می شود که بقیه گروه ها @ به نظر می رسد تقریبا ناخوشایند سالم در مقابل @ (ص 62). شخصیت اصلی می گوید: هنگام توصیف او غیر ممکن بود که از مرگ و بیماری فکر نکنید @ (ص.252). و ضعف او اغلب با استفاده از کلمه @ skull @ - یک نماد واقعی مرگ نامیده می شود. این قطعا تنها کتاب برای استفاده از این نوع توصیف نیست، اما من فقط می گویم که من در هنگام خواندن ناراحت شدم. این زبان بسیار قدرتمند است و من احساس می کردم که باید در مورد آن تصمیم بگیرد که از این کتاب پشتیبانی می کند. خوب\nمن این احساس را نداشتم که در مدت زمان طولانی با یک رمز و راز برخورد کنم. من واقعا لذت بردم از اینکه چند روز آینده در بین هر قسمت از کتاب چند لحظه نگاه کوتاهی به خود جلب می کنم و بعد از آن تعجب می کنم که چطور می تواند به آن ها منجر شود. این من را جذاب تر کرد. نوشتن و پیمودن برای من بسیار خوب بود. من فکر غلطی در ذهنم دارم (من آن را تصور غلط می دانم) که رمان های بزرگسالان دشوار است برای خواندن. در حالی که بعضی ها مطمئنا ثابت کرده اند که به درستی عمل می کنند، من واقعا عاشق هستم که برخی از آنها اشتباه را اثبات کنند. هنگامی که به اوج رسید، در لبه صندلی من بودم، قلب تپش می زد، چشم پوشی از خواب تا زمانی که من تمام شد. دقیقا همان چیزی است که من در اسرار می خواهم! چیزهای دیگر از یادداشت\nسلامت روان یک موضوع است که در اینجا با شخصیت اصلی مورد بررسی قرار گرفته است. او مبتلا به PTSD از وقایع رخ داده در فصل اول و سابقه اضطراب است. به عنوان فردی با اضطراب، من شخصا هیچ مشکلی با نحوه تصویر نداشتم و از تصدیق نامه های مربوط به داروها قدردانی کردم و تصور نمی کردم از آنها استفاده کنم. اما از آنجایی که من تجربه زیادی از آن را به اشتراک نمیگذارم، احساس میکنم جای جای من نیست که بگویم اگر این نمایش خوب یا بد باشد. من در مورد تصویری از سلامت روان در کتاب شنیده ام، بنابراین اگر تجربه شخصی داشته باشید و دیدگاه دیگری داشته باشید، لطفا به من اطلاع دهید افکار شما. من فکر می کنم که ارزشمند است که از آنجا که این کتاب بر روی یک قایق قرار گرفته است، خطرات ناشی از تخریب کشتی و غرق شدن کاوش می شود و اگر شما از هر یک از این موارد ترس داشته باشید، ممکن است باعث شود. من این را انجام دادم خط پایین\nدر کل من این کتاب را توصیه می کنم اگر شما عاشق اسطوره های روانشناسی whodunit هستید، اما با احتیاط که از زبان مضر در برابر وزن و بیماری استفاده می کند. لطفا با احتیاط بخوانید من میخواهم این نویسنده را اسرار بیشتری بخوانم، اما من به کتابهای او احتیاج خواهم داشت تا ببینم آیا این نوع توصیفها همچنان ادامه دارد یا خیر.

مشاهده لینک اصلی
به محض این که من شروع به خواندن این و ارسال وضعیت ها کردم، چندین پاسخ را در مورد اینکه چقدر این کتاب را دوست نداشت، دریافت کردم. من نمیتوانم این بازخورد منفی را در مورد یک کتاب در مورد وضعیت پیشرفت من به دست آورم. بنابراین، من تصور کردم که می خواهم در این کتاب در حال کوبیدن در جهان باشم یا سعی خواهم کرد که در مورد هر کسی اشتباه کنم. من در میان شما هستم. من از کتاب متنفرم آن را منفجر نکرد. به نظر می رسد که به طرز قاطعی نوشته شده است که با Gone Girl / Girl در ژانر قطار متناسب باشد. بزرگترین تفاوت این است که من نمی توانم بگویم که هر شخصیت واقعا نفرت انگیز بود. شاید تعداد کمی از آن ها کمی نافرمان باشند، اما چیزی مثل کتاب های فوق الذکر نداشتند.پرداختش کمی احمقانه بود، اما من مایل بودم به خاطر خواندن سریع، کابوس من را متوقف کنم. گاهی اوقات من واقعا به آنچه که اتفاق می افتاد بود، در دیگر زمان ها من مانند \"به اندازه کافی از آن، حرکت بر روی\" بود. من فکر می کنم که ایده کلی این است که چگونه رمز عبور بر روی یک قایق ارائه شد احساس منحصر به فرد بود و چند شگفتی بود که من را از نگهبانی نگه داشته است. توصیه می کنم: آیا دوست دختر / دختر در قطار دوست داشتید؟ شما ممکن است این را دوست داشته باشید (FYI â € \"من از دختر در قطار نفرت داشت، اما فکر کردم که دختر گم شد).

مشاهده لینک اصلی
من سرم را به زحمت دراز کشیدم و به زحمت افتادم، اما به خصوص خشمگین بودم، اما هرگز آنچه را که در مورد این کتاب به من زده بود، نادیده گرفتم. شخصیت عجیب و غریب، بسیار مضطرب (و تحریک کننده) به کار می افتد. حفره های بزرگتر از گراند کانیون. هر شخصیت نامطلوب است. بر اثر تجاوز جنسی محو شده است. برای گذراندن وقت ملاقات کردم. این پایان دادن به من، چشمانم را به هم زد و آنها را به سختی چرخاند. من شما را باور ندارم. پایان.

مشاهده لینک اصلی
بنابراین ... من واقعا به دنبال این بودم، همانطور که دوست داشتم در تاریکی، چوب تیره. من آن را در یک نشستن غذا خوردم. باید بگویم، به تازگی، به نظر می رسد کتاب هایی که من واقعا به دنبال آن هستم به من اجازه می دهد، اما خوشبختانه، نه این که من آن را دوست داشتم! من مجبور شدم خودم را وقف کنم، بنابراین می توانم از تعطیلات آخر هفته هم برای خانواده ام لذت ببرم. در ضمن، حتی بدون کتاب در دست، در سر من باقی مانده بود - من را حدس زده بود - حتی من سعی داشتم یک بازی از حدس زدن whodunit در کار با همکاران من دیروز.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب زنی در کابین ۱۰


 کتاب The Devil in the White City
 کتاب قتل از دید چند راوی
 کتاب elena knows
 کتاب شبکه ی جهانی جاسوسان 4
 کتاب انبار زغال سنگ
 کتاب هتل انتهای جاده